در دنیایی که در آن شرکت‌های داروسازی مصرف‌کنندگان را با تبلیغات داروهایی که همه چیز را از اضطراب گرفته تا ADHD درمان می‌کنند بمباران می‌کنند ، به راحتی می‌توان یک قرص را به‌عنوان مهم‌ترین و پایانی مشکلات زندگی در نظر گرفت.
تحقیقات در مورد اثربخشی رایج ترین داروهای تجویز شده نشان می دهد که این داروها می توانند علائم را در افراد مبتلا به افسردگی شدید کاهش دهند . این واقعیت باعث نشد که دکتر پیتر کرامر اخیراً در مقاله بسیار بحث برانگیز نیویورک تایمز ادعا کند که داروهای ضدافسردگی تقریباً برای همه چیزهایی که ما را از نظر روانی رنج می‌برند، مفید هستند، حتی اگر از نظر روان‌شناختی عادی یا شاید کمی عصبی باشیم . با این حال، به ما گفته نشده است که نتایج مطالعات تحت حمایت شرکت دارویی که اثر مثبت داروها را نشان نمی‌دهند، منتشر نمی‌شوند، مشکلی به نام پدیده " کشوی فایل ".
چیزی که ممکن است ندانید این است که این داروها برای علائم افسردگی متوسط یا خفیف موثر نیستند. بدتر از آن، عوارض جانبی و تداخل آنها با سایر داروها می تواند علائم روانی فرد را بدتر کند و باعث مشکلات جدی سلامتی شود.
گویی این به اندازه کافی بد نیست، اکثر داروهایی که برای درمان اختلالات روانی در نظر گرفته شده اند توسط متخصصان سلامت روان تجویز نمی شوند، بلکه توسط پزشکانی تجویز می شوند که در مدت 15 دقیقه یا کمتر درمان را در یک بطری بدون تلاش برای رسیدگی به افکار یا احساسات بیمار تجویز می کنند.
این راه حل های دارویی برای مشکلات زندگی به مردم خدمات داده نمی شود. علاوه بر این، هزینه این داروها به هزینه های گزاف مراقبت های بهداشتی ما اضافه می کند که خود با کسری بودجه، مشکلات سقف بدهی و افزایش حق بیمه مرتبط است.
به عنوان مثال، در سال 2010، طبق گزارش IMS ، داروهای ضد افسردگی دومین دسته از داروهای تجویز شده توسط پزشکان در ایالات متحده بودند (253.6 میلیون نسخه). کل برچسب قیمت سالانه 11.6 میلیارد دلار آمریکا بود که 4 درصد از کل هزینه برای داروهای تجویزی بود.
روان درمانی برای بسیاری از مشکلاتی که افراد را به دنبال درمان سوق می دهد ارزان تر و موثرتر از داروها است. برآورد اثربخشی روان درمانی ، بر اساس صدها مطالعه تجربی، این است که تقریباً 80-75 درصد مواقع کارآیی دارد. این رقم بسیار چشمگیر است. و باور کنید یا نه، روان‌درمانی ارزان‌تر از داروهای تجویزی است، به‌ویژه زمانی که تأثیر آن را بر توانایی خود برای دستیابی به اهداف بلندمدت زندگی خود در نظر بگیرید .
برای مؤثر بودن، روان درمانی باید به گونه ای ارائه شود که مجموعه ای از معیارهای کاملاً تعریف شده را برآورده کند. بروس وامپولد ، روانشناس، در سمپوزیوم اخیر انجمن روانشناسی آمریکا، با متراکم کردن صدها مطالعه، این مواد را به دوجین نانوایی تقسیم کرد. من آنها را به طور خلاصه فهرست کرده ام و آنها را به عبارات عملی ترجمه کرده ام که می توانید در ارزیابی متخصصان بهداشت روانی که به شما یا نزدیکان شما خدمت می کنند استفاده کنید.
1. دارا بودن مجموعه ای پیچیده از مهارت های بین فردی. روان درمانگران موثر می توانند خود را به خوبی بیان کنند. آنها در درک آنچه دیگران فکر و احساس می کنند زیرک هستند. در ارتباط با مشتریان خود، گرمی و پذیرش، همدلی و تمرکز بر دیگران و نه خود را نشان می دهند.
این برای شما چه معنایی دارد: وقتی در مورد چیزی که تجربه می کنید صحبت می کنید، به نظر می رسد درمانگر شما علاقه مند به یادگیری در مورد احساس شما است؟ آیا درمانگر شما می تواند به زبانی که شما می فهمید با شما ارتباط برقرار کند؟ آیا درمانگر شما به جای خودش در مورد شما صحبت می کند؟
2. توانایی کمک به شما احساس می کنید می توانید به درمانگر اعتماد کنید. به گفته وامپولد، افراد در عرض 50 میلی ثانیه پس از ملاقات، تعیین می کنند که آیا می توانند به کسی اعتماد کنند یا نه. مراجعین درمانگران مؤثر معتقدند که درمانگران آنها مفید خواهند بود زیرا درمانگر هم به صورت شفاهی و هم غیرکلامی ارتباط برقرار می کند که او فردی است که مشتری می تواند به او اعتماد کند.
این برای شما چه معنایی دارد: وقتی برای اولین بار با این شخص ملاقات می کنید، حالات درونی شما به شما چه می گوید؟ آیا این کسی است که به شما اجازه می دهد احساس کنید که می توانید یک رابطه کاری خوب داشته باشید و ایمان شما به این شخص مورد خیانت قرار نمی گیرد؟ درست است که منشور اخلاقی روانشناسان شامل این شرط است که افشای نیت غیرقانونی یا خطرناک باید به مقاماتی مانند پلیس یا سازمان های خدمات اجتماعی گزارش شود. با این حال، حتی این نیاز می تواند به شما کمک کند احساس کنید که می توانید به درمانگر اعتماد کنید، زیرا می دانید که شما و دیگرانی که به آنها اهمیت می دهید محافظت خواهید شد.
